سعید زرنیخی ، مدرس ویولن
برای دیدن کانال آپارات روی عکس کلیک کنید
فروشگاه اینترنتی کتاب و نوشت افزار
این کتاب را سفارش دهید
این کتاب را سفارش دهید
آموزشگاه مجازی زبان انگلیسی
ما هردو دچار یک تب سرد شدیم
دیوانه و زار و یکدفعه زرد شدیم
بیماری ما فقط دلیلش این بود
تنها و ملول و یک شبه فرد شدیم
طالب آیینه ی چشم توام ، بیدار باش
من طبیب درد و درمان توام ، بیمار باش
فصل را پایان تو باش و وصل نو آغاز کن
جامه ای از گل به تن ، آماده ی دیدار باش
به جزر و مدّ اشک چشم مستت
به لحن و گویش و گفتار خستت
به ویرانی کشیدی خانه ام را
بیا یاری بده دستم به دستت
ساعت از نیمه گذشت و تب من بالا رفت
قامت سرو تو از دیده ی من حالا رفت
منم آبی و تو سرخ ، هر دو یک رنگ
میان این دو رنگ افتاده یک جنگ
ولی تا دیدمت رنگم عوض شد
بشد رنگ خجالت ، سرخ و خوشرنگ
تیر عشقت قلب ما را غرقِ در خون می کند
هوشیاران را تویی بی هوشی و دیوانگی
دورم از صحبت با چون تو گلی در بستان
اینم از رشد تورم جریان می گیرد
برای دیدن تصویر در سایز بزرگ تر ، روی آن کلیک کنید
مادرت دست دعا بالا برد
ذکر و تسبیح خدا جاری کرد
فکر و ذکرش همه بهبودی تو
سبب او شد که خدا کاری کرد
امین آقاعلی گل