سعید زرنیخی ، مدرس ویولن
برای دیدن کانال آپارات روی عکس کلیک کنید
فروشگاه اینترنتی کتاب و نوشت افزار
این کتاب را سفارش دهید
این کتاب را سفارش دهید
آموزشگاه مجازی زبان انگلیسی
دکتر هم با ما سر یاری نداشت
خونه و گاو و خر و گاری نداشت
بی سبب ترشیده گشتم الامان
حافظ هم در وصف ما فالی نداشت
گر به درگاه خدا دست نیازی برده ای
عاقبت زانو زدی با وی نمازی برده ای
می تراود مهر او در تار و پود و ریشه ات
کافر و زندیق و ملحد را به بازی برده ای
امین آقاعلی گل
6 شهریور 1394
« ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است
بردار ز رخ پرده که مشتاق لقاییم »
گر پرده فرو افتد و رخسار تو بینیم
هر ثانیه بر آتش عشق تو گداییم
امین آقاعلی گل
اگر فکری بود در هر بیانی
وگر حرف خوشی روی لبانی
گلستان می شود دور و زمانه
بشر آیینه ای از مهربانی
امین آقاعلی گل
22 بهمن 1394
تو گنج تمام و من خریدار توام
باغ و چمنی و من سپیدار توام
سرمایه جاودان سرشار منی
من «خاوری» دیده بیمار توام
اصغرفراهانی
روزی نفسی و باوری بود مرا
آدینه و جشن و ساغری بود مرا
امروز همین لحظه به رویا پیوست
چون در دل و دیده «خاوری» بود مرا
امین آقاعلی گل
15 بهمن 1394
چرا خاموش و سردی ، ناله ای کن
جهان را غرقِ در افسانه ای کن
شتابان پاسخی دِه خواهشم را
مرا مجنون و چون دیوانه ای کن
امین آقاعلی گل
14 شهریور 94
اشک و آه و ناله ها با دیده است
از افق رنگی چو خون تابیده است
شادی و لبخند من پایان گرفت
کوه رنج من پدر خوابیده است
امین آقاعلی گل
12بهمن94
از رأفت آن صمیمی چشمانت
موسی شدم از کلیمی چشمانت
یکشنبه شده ، صلیبی ام بازنگر
در صومعه قدیمی چشمانت
( اصغر فراهانی-شهریار )
اطراف و حریم چشم من جای تو باد
آیین کلیم و دین من پای تو باد
هستی تو همیشه در دل صومعه ام
هر ساعت یکشنبه ی من پای تو باد
( امین آقاعلی گل - 12 بهمن 1394)
دلت با من هماهنگی ندارد
نوای مهرت آهنگی ندارد
فریبت را نخواهم خورد هرگز
حنای تو دگر رنگی ندارد
اصغر فراهانی
دلم را بردی و بیداد کردی
نوای مهر ما ناشاد کردی
فریبا بودم و هرگز ندیدی
حنا را کم زدی فریاد کردی
امین آقاعلی گل
3 مرداد 1394
بسم رب الفلق گوشه چشمان شما
یادم آمد نمک بوسه عطشان شما
حالم از کم نمکی رو به جنون است کنون
جان من منتظر حلقه دستان شما
26 دیماه 1394